پرنيانپرنيان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

پرنیان طلا

خداحافظ پوشک

عسل مامان خلاصه بعد از چند ماهي تمرين تقريبا تونستي حدود 80% کنترل خودت رو بدست بگيري و زمان دستشويي رفتنت که ميشه خودت ميري پشت در دستشويي و شلوارت رو در مياري البته خيلي هم من و هم بابايي ومامان جون تلاش کرديم چون يه مدت بيخيال شده بودي و خودت رو خيس ميکردي و براي دستشويي رفتن مقاومت ميکردي و فقط ميگفتي ندالم ندالم....ولي حدود يک ماهي هست که با جايزه دادن بهت مثلا اسمارتيس يا لواشک خودت بدو بدو به سمت دستشويي ميري و اين موضوع باعث شده که متوجه زمان دستشويي رفتنت بشي عسلکم البته شبها هنوز پوشکت ميکنم و گذاشتم براي چند ماه آينده که خيلي هم اذيت نشي عزيز مامان...يه مرحله ديگه بزرگ شدي ماماني مبارکت باشه ...
17 بهمن 1392

جیش کردن پرنیان

دیشب باباحاجی و مامانی برای شام اومده بودن پیش ما من بردمت دستشویی که جیش کنی و از اونجایی که مقاومت میکنی و همیشه اگه جیش هم داشته باشی میگی ندالم،مجبور شدم عروسکت رو هم به دستشویی ببرم تا جیش کنه شایدتشویق بشی و جیش کنی که البته جیش هم نکردی و عصبانی شدی و گفتی نداله نداله و اخر سر گير دادي که باید عروسکم رو بشوری چون جیش کرده و خلاصه بعد از اینکه بیرون اومدیم بعد از ٥ دقیقه خانم روی فرش و جلو مهمونها جیش کردی ...همون موقع بابا امیر اومد داخل و تو با هیجان و تن صدای محکم با دست خودت به باسنت زدی وگفتی اه اه اه یعنی اینکه من خودم رو تنبیه کردم ... بعد از دیدن این صحنه نتونستیم جدیت خودمون رو در مقابل کار بدت حفظ کنیم و همگی زدیم زیر خنده....
14 بهمن 1392

باب اسفنجي از دستت ناراحته!!!!!!!

یکروز پرنيان خانم توي خونه در حاليکه باب اسفنجي دستش بود خودش رو خيس کرد.و ما بهش گفتيم که باب اسفنجي خيلي از دستت ناراحته و پشتش رو بهت ميکنه و باهات قهره و ميگه چرا پرنيان براي جيش کردن به دستشويي نرفت و از اونجاييکه خيلي به باب اسفنجي علاقه داره خيلي ناراحت شد و از اون موقع يک چند روزي هست که زمان جيش کردنش که ميشه ميگيم باب اسفنجي ميگه پرنيان موقع جيش کردنشه و اگه نره دستشويي ازش ناراحت ميشم و باب اسفنجي به دست سريع به سمت دستشويي ميدوه و بعد از اینکه جيش کرد نگاه به باب اسفنجيش ميکنه و ميگه ديدي جيش کلدم باب اسفنجي نالاحت نباش ديگه عشباني نشيا و منو باباش همونجا کلي از دستش ميخنديم!!!!... ...
26 آذر 1392

جيش ندالم

عسل مامان هروقت که  زمان جيش کردنشه و ميخوايم ببريمش براي جيش کردن ميره داخل دستشويي ميشينه رو لگن و سريع پا ميشه و ميگه جيش ندالم و زمانيکه ما اصرار ميکنيم که شايد داشته باشي ميگه ندالم ندالم ندالم..
26 آذر 1392
1