smiley faces در وبلاگ پرنیان طلا" /> smiley faces" /> smiley faces" />
پرنيانپرنيان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

پرنیان طلا

چرب زبوني

ماماني وقتي شيطنتي ميکني و مامان از دستت ناراحت ميشه  بهت اخم ميکنم و خودت زود متوجه ميشي و به قولي مياي منت کشي ميکني دستات رو دور گردنم حلقه ميکني و ميگي ""از دستم ناراحتي؟؟؟ماماني الهي دورت بگردم، خيلي دوست دارما، برات تنگ شده ، حرف تورو گوش ميکنم"" منم خندم ميگيره وتسليم ميشم و همه چيز به خوبي تمام ميشه!!!!! ...
22 اسفند 1392

کيف پول پرنيان طلا

جمعه پيش بود که قرار شد شما بابابايي بريد بيرون يه چرخي بزنيد تا مامان ناهار رو روبراه کنه وقتي لباست رو پوشوندم دويدي و رفتي از تو کمدت کيف دستي کوچوچولوي صورتي رنگت رو برداشتي و رفتي پيش بابا و گفتي " تو کيفم پول بژار بلم بيرون اسمارتيش بخلم "بعدش هم منو بابايي کلي از دستت خنديديم و بابايي توي کيف دخمل طلا پول گذاشت و مثل يه خانم دست بابا رو گرفتي و بيرون رفتي فداي خانم بودنت مامان ...
24 بهمن 1392

آروم باش مامان دوست دارم

ديشب در حال بازي کردن با هم بوديم و من بهت گفتم عسل مامان خيلي خيلي دوست دارم و عاااااشششقتم ...و شما گفتي ولي من تو رو دوست ندارم مامان !!!!!من با چهره ناراحت وغمگين ازت پرسيدم چرا ماماني دوسم نداري توضيح بده برام تورو خدا دوسم داشته باش تو همين حين يکدفعه حرفمو قطع کردي و گفتي: آروم باش آروم باش ماماني دوست دارم ...
24 بهمن 1392

کارتونهاي مورد علاقه پرنيان خانم

عسل خانم ماماني تمام کارتونهاي شبکه پرشين تون رو به اسم ميدوني: مثل اسکوبي دو،ليو و استيچ،تاپ تون، باب اسفنجي رو با تمام شخصيتهاشون پاتريک ،اختاپوس،آقاي خرچنگ -تام و جري   حتي ميدوني جري موشه و تام گربه هه.پلنگ صورتي ، بره ناقلا.جالبه اگه جلو تلويزيون هم که نباشي و آهنگ کارتون هم پخش بشه سريع حدس ميزني که چه کارتونيه!!!       برنامه هاي شبکه هدهد رو هم مثل عمو حکمت،پوکويو ، هنجول و ... رو هم خوب ميشناسي ماماني... ...
24 بهمن 1392

اخمهاي پرنيان

ديشب جمعه 18 بهمن شبي رفتيم خونه بابا جون و خاله زهرا اينام اونجا بودن و شما با آقا طاها کلي شيطوني کردي و آتيش سوزونديد .آخر شب وقتي بهت گفتم مامان بيا لباس بپوشمت تا بريم خونه اخمهاي قشنگت رو نشون دادي و ابروهاتو گره زدي به هم و با اشاره انگشت شصتت به سمت پايين و با يک لحن محکم گفتي : هميييينجا مييييمونم درست مثل اين شکلک پايين ابعدش قيافه من هم بعد از گفتن اين حرف شما درست مثل اين شکلک شد..   ...
19 بهمن 1392

حدس زدن پرنيان طلا

ديشب در مورد يه موضوعي ازت پرسيدم  ماماني حدست چيه؟؟؟ سريع يه عطسه الکي کردي و خنديدي!!!!!منم کلي برات غش و ضعف کردم ،آخه کوچولوي مامان هنوز معني حدس زدن رو نميدوني و فکر کردي که ازت ميخوام عطسه کني...   ...
19 بهمن 1392

زبان پرنیاني

دشویی----دستشویی ککاک--- کتاب بلو----- برو هاشاشا يا آليسا---- خاله شیما ماما ایدا---مامان لیدا باباجی----باباحاجی منشول اقا----منصور اقا بیلیم ---بریم عدوسک---عروسک ابو----شامپو ايلو شيلين (ليمو شيرين) هبيج(هويج) عمو وش -----عمو سیاوش مستگيم-----مستقيم(وقتي در خيابان هستيم) اواشک----لواشک(عاشقشه) امس----- وقتي اس ام اس مياد اشند-----اسپند تخخخ------تخم مرغ مشاک----مسواک پوآد-----پماد حاج اقا-----آقاجا قربونت برم ماماني بخورمت جيگر طلا         ...
10 بهمن 1392

شکر ميريزه از زبونش خدايا

چند تا از اصطلاحات جالبي که اخيرا از زبان پرنيان خانم رو شنيدم اينجا مينويسم: اي بابا!! پس اينطور !! واي خداي من!! تو رو به خدا!! دعوا نکنين!!(در مواقعي که من و بابا امير با هم در حال حرف زدن باشيم و تن صدامون يکم بلند باشه) رياضي کار کنيم،حافظه ارتباط دهنده کار کنيم ،فلش کارت کار کنيم(بازيهاي نابغه کوچولو)!!  و .....بعدا" ...
8 دی 1392