کمک به مامان جون
ديروز پرنيان خيلي شيطنت ميکرد و به مامان جونش(مادر بزرگش) اجازه نميداد که توي آشپزخونه به کاراش برسه به خاطر همين هم مامان جون پرنيان رو روي يک صندلي جلوي سينک ظرفشويي قرار داد و از اونجايي که عاشق آب بازي هست توي ظرف شستن به مامان جونش کمک کرد البته سر تا پايخودش رو خيس کرد و بعد از کلي آب بازي کردن رفت دراز کشيد و گفت هسته!!!!!!!!!!(يعني خسته شدم ..خيلي بانمک گفت عشق کردم واقعا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی