پرنيانپرنيان، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

پرنیان طلا

تب شبانه پرنيان خانم

1392/10/7 14:03
نویسنده : مامان لیدا
121 بازدید
اشتراک گذاری

ماماني ديروز غروب خاله زهرا با عمو مهدي و محمد طاها اومدن خونمون که شما خيلي ذوق زده شدي و همش ميگفتي که طاها بياد شيطوني کنم خلاصه بعد از کلي بازي و شيطنت ،ساعت 10:30 شب به مامان گفتي لالا دارم و من بردم خوابوندمت بعد از يک ساعت بيدار شدي و احساس کردم که کمي تب داري خلاصه من تا ساعت 2:30 صبح تلاش کردم که بخوابي ولي بيقراري ميکردي.و  کم کم تبت بالاتر رفت و هذيون ميگفتي و نگاهت همش به سقف اتاق بود و مدام ميگفتي تام و جري اون بالايه،اونجا کرم راه ميره ...خلاصه ديدم حالت داره بدتر ميشه بابايي رو بيدار کردم و سريع برديمت دکتر و داروهات رو گرفتيم و ساعت 3:30 بود که به خونه اومديم و شما خدارو شکر بهتر شده بودي و ساعت 4 خوابيدي ولي من اون شب اصلا نخوابيدم چون ساعت 6 هم با بابايي به سر کار رفتيم و امروز خيلي خسته هستيم آخه ماماني من هم چند روز قبلش مريض بودم و دو روز به سر کار نرفتم.خمیازهناراحتآخ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)